وقتی عکسهای تیمی استقلال در سالهای مختلف را در روزنامه استقلال جوان که به مناسبت 66 سالگی تاسیس باشگاه استقلال چاپ شده بود،دیدم؛یاد زمان نوجوانی خود افتادم.از پنج عکس تیمی آبی پوشان،عکس سوم و زمان انجام بازیهای این تیم را خیلی دوست داشتم.عکسی که امیر قلعه نویی با حلقه گلی که در دست داشت و بازیکنانی مانند:حمیدبابازاده،مسعودغفوری اصل،عباس سرخاب،ایمان عالمی و ..... .یادمه آن سالی که استقلال در دسته سوم بازی میکرد،بازیهای استقلال و پرسپولیس را در یک روز برگزار می کردند.یکبار استقلال بازی اول بود و یک بار پرسپولیس.یعنی وقتی یک بلیط می خریدیم می توانستیم دو تا بازی را ببینیم.اصلا آن سالها و سالهای قبل و بعد آن هم تقریبا اینگونه بازیها را برگزار می کردند و حتی وقتی یکی از این دو تیم در شهرستان بازی داشتند از دیگر بازیهای لیگ به عنوان پیش بازی یکی از این دو تیم استفاده می کردند.منظور این بود که آن سالها با برو بچه های محله علاقمند به هرکدام از دو تیم همگی به استادیوم میرفتیم و بازیهای تیم محبوبمان را می دیدیم و در راه برگشت شروع به آنالیزهای تماشاگرگونه خود می کردیم.اگر یکی از دوتیم فرضا باخته بود و دیگر به برد رسیده بود هواداران تیم برنده برای بازنده ها کری می خواندند و .... .
اما هیچ وقت رفاقتهایمان بهم نمیخورد و هفته بعد به عشق اینکه اینبار تیم بازنده جبران کند و یا برنده به بردهایش ادامه دهد دوباره روز از نو و روزی از نو.آن زمان که وسیله شخصی نداشتیم همگی در ساعت خاصی در میدان محله قرار می گذاشتیم و با مینی بوس های که در وسط میدان آماده بودند تا تماشاگران را به استادیوم ببرند،به ورزشگاه می رفتیم.از پنجره های مینی بوس می توانستید هر دو پرچم آبی و قرمز را که از آن بیرون زده بود را ببینید.یادش بخیر ....
خلاصه وقتی مصاحبه های بازیکنان بزرگ و پیشکسوت استقلال را در روزنامه استقلال جوان می خواندم،حرفهای صادق ورمرزیار بدجوری مرا به این حال و هوا برده بود.یاد روزهای افتادم که وقتی پرسپولیسی ها 6 تای 52 را به رخ ما استقلالی ها می کشیدند،بالافاصله ما هم از اینکه 7 ساله تیمشان نتوانسته بر تیم ما غلبه کند را به رخ شان می کشیدیم.68،69،70،71،72،73،74 و 7 ساله .......
یادش بخیر.ما این 7سال را فراموش کردیم،اما آنها هنوز افتخارشون 6 تای 52 است!